مهربانی
توضیحات
روزی گدایی به مردی رسید و از اون طلب کمک کرد مرد نگاهی به گدا کرد و گفت یک انگشت دستت رو قطع میکنم و صد سکه بهت میدم گدا تعجب کرد گفت اصلا و ابدا مرد گفت پنج انگشتت رو قطع میکنم و پانصد سکه میدهم گدا باز هم قبول نکرد ... مرد گفت هزار سکه میدم و یک پایت رو قطع میکنم گدا باز هم قبول نکرد مرد این بار گفت یک چشمت رو کور میکنم و ده هزار سکه میدم گدا دوباره قبول نکرد مرد رو به گدا کرد و گفت چرا قبول نمیکنی؟ گدا گفت خب معلوم است همه اینهایی که گفتی ارزشش در مقابل اجزای بدنم کمه ...مرد خندید و گفت دوست من تو و همه آدمها هم قبول نمیکنن به خودت بیا تو از منم ثروتمندی ... هیچکس فقیر نیست همه انسانها دقیقا بطور مساوی ۱۲ ساعت روز رو وقت دارن که یه کاری انجام بدن ... برو و توکلت رو به خدا ببند و از ذهنت درست استفاده کن و امیدوار باش! (زندگیت رو با زندگی دیگران مقایسه نکن هر چیزی که تو دنیای مجازی میبینی همش فیکه! )
یادداشت تنها برای شما قابل دیدن است و پس از حذف آگهی، پاک خواهد شد.
